فرزاد رنجبر، کارگردان فیلم کوتاه داستانی «بیستویک»، در گفتوگو با خبرگزاری حوزه با اشاره به روند شکلگیری ایده این اثر بیان کرد: جرقه ساخت «بیستویک» در زمانی به ذهنم رسید که اصلاً تصمیمی برای تولید فیلم کوتاه نداشتم و مشغول نگارش طرحی بلند بودم. با این حال، در فاصلهای کوتاه ساختار کلی داستان در ذهنم شکل گرفت و در دو روز فیلمنامه را نوشتم. مراحل نگارش و تصویب کار بدون وقفه انجام شد و اواخر تیرماه فیلمبرداری را به پایان رساندیم.
وی با اشاره به مضمون اصلی فیلم گفت: «بیستویک» یک درام روانی و خانوادگی درباره هیولای خاموش اعتیاد است؛ پدیدهای که همچون زهر، آرام و تدریجی روح خانواده را میفرساید. داستان پسر نوجوانی را روایت میکند که برای نجات پدرش از دام مواد مخدر، تصمیم میگیرد او را ۲۱ روز در اتاقی حبس کند. دغدغه اعتیاد برایم فقط اجتماعی نیست؛ ریشهای انسانی و حتی معنوی دارد. وقتی انسان در برابر وسوسه تسلیم میشود، در واقع با بخشی از فطرت خود در جنگ است. هدفم در این فیلم، نشان دادن همین نبرد درونی و رنجبار میان انسان و ضعفهایش بود.
رنجبر در توضیح علت انتخاب رابطه پدر و پسر به عنوان محور فیلم گفت: همیشه این پیوند برایم رمزآلود و پر از ظرفیت دراماتیک بوده است. در کودکی، پدر را تکیهگاه مطلق میدیدم و امروز که خود پدرم، آن نگاه ساده، جایش را به تأملی عمیق داده است. حالا بهتر درک میکنم که پدر بودن، فقط یک نقش اجتماعی نیست، بلکه نوعی امتحان الهی است؛ آزمونی میان عشق، مسئولیت و ایثار. پیشتر هم در فیلم «روز خداحافظی» چنین رابطهای را محور قرار داده بودم، اما در «بیستویک»، این ارتباط را در وضعیتی بحرانیتر به تصویر کشیدم.
این کارگردان در ادامه افزود: فیلم کوتاه ظرفیت بالایی برای تأثیرگذاری دارد، بهویژه اگر با صداقت و از دل تجربه ساخته شود. من معتقدم هنر، زمانی کارکرد تربیتی پیدا میکند که صادقانه از عمق جان برآید، نه زمانی که با نیت مستقیم هدایت ساخته شود. اگر هنرمند از حقیقت درونش سخن بگوید، اثر او به خودی خود آموزنده خواهد بود. همانطور که در قرآن آمده: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا»؛ رستگار کسی است که جان خویش را پاک گرداند. این تزکیه در هنر هم صادق است؛ اگر نیت و نگاه هنرمند خالص باشد، اثرش انسانساز میشود.
وی درباره نگاه سینمای ایران به جایگاه پدر اظهار کرد: متأسفانه در آثار نمایشی ما، چهره مادر بسیار پررنگتر از پدر است. در حالیکه پدر بودن، بار سنگینی از مسئولیت، تردید، عشق و سکوت را در خود دارد. جامعه امروز به بازنمایی صادقانه از این چهره نیاز دارد. پدر در این فیلم، نمادی از انسانِ درگیر گناه و بازگشت است؛ کسی که میخواهد برخیزد، اما اسیر ضعفهایش شده است. در این میان، فرزندش نقش هادی خاموش را دارد؛ تجسمی از امید، رحمت و ایمان به امکان بازسازی انسان.
رنجبر در توضیح نگاه معنوی خود نسبت به آثار دینی گفت: از نظر من، یک فیلم اخلاقی یا دینی الزاماً نباید از نمادهای مستقیم مذهبی بهره ببرد. گاهی سادهترین رابطه انسانی میتواند حامل عمیقترین مفاهیم الهی باشد. همانطور که در فیلمهایی چون «زیر نور ماه» یا «طلا و مس» معنویت در روابط انسانی جریان دارد نه در ظاهر کلام. من نیز در «بیستویک» بدون نیت شعار، از درون یک حس درونی و انسانی حرکت کردم و در مسیر، به مفاهیمی چون توبه، رهایی و محبت رسیدم.
وی افزود: هنر، وقتی صادقانه و از تجربه واقعی انسان برآید، خودبهخود جنبه تربیتی و اخلاقی مییابد. اگر فیلمی بتواند در دل تماشاگر، لحظهای تأمل درباره خود و خانوادهاش ایجاد کند، رسالت خود را انجام داده است. امیدوارم «بیستویک» نیز بتواند چنین تأثیری بر جای بگذارد؛ تماشاگر پس از دیدن آن، شاید در نگاه به پدر، فرزند یا حتی گناه و بخشش، اندکی مکث کند.
این فیلمساز درباره جنبههای سینمایی اثر گفت: فیلم در فضایی بسته و محدود میگذرد؛ اتاقی که پدر در آن حبس شده، به نوعی تمثیل درون انسان است. نور کم، سکوت، قابهای بسته و مکثهای طولانی همه برای این طراحی شدهاند که بیننده سنگینی روحی شخصیتها را لمس کند. در پایان فیلم، مخاطب با پرسشی اخلاقی روبهرو میشود؛ آیا راه سختی که پسر انتخاب کرده، برای نجات پدر درست بوده است؟ اینجا مخاطب در جایگاه قاضی نمینشیند، بلکه در جایگاه انسانِ درگیر تردید و رحمت قرار میگیرد.
وی در پایان گفت: در لایهای عمیقتر، «بیستویک» را میتوان تصویری از جامعه امروز دانست که در برابر آسیبهای اخلاقی و اجتماعی، گاه سکوت میکند و گاه میخواهد با درد، درمان شود. کودکِ فیلم نماینده نسلی است که هنوز به امکان نجات ایمان دارد و این ایمان، همان نوری است که میتواند از دل تاریکی عبور کند.
انتهای پیام










نظر شما